چرا این‌قدر احساس افسردگی و اضطراب داریم؟

m0510a16207248599075

تاحالا شده که یه روز بدون دلیل حس و حالت داغون باشه؟ یا اینکه فکر کنی چرا انقدر استرس داری، در حالی که همه‌چی ظاهراً خوبه؟ خب، معمولاً می‌گن باید قرص و دارو بخوری! اما اگه بگم که داستان یه چیز دیگه است چی؟

یوهان هری، یه نویسنده معروف، بعد از کلی تحقیق و سفر به کشورهای مختلف، فهمید که ۹ دلیل علمی برای افسردگی و اضطراب وجود داره که فقط ۲ تاش مربوط به مغز و بیولوژیه! بقیه‌ش؟ مربوط به سبک زندگی و جامعه‌ای که توش زندگی می‌کنیم! 😲

چرا هر سال افسرده‌تر می‌شیم؟

یوهان از دو تا سؤال اساسی شروع کرد:

  1. چرا توی این چند سال اخیر، آمار افسردگی و اضطراب انقدر زیاد شده؟
  2. چرا خودش که از نوجوانی داروهای ضدافسردگی مصرف می‌کرد، بعد یه مدت دوباره همون حس بد بهش برمی‌گشت؟

برای جواب این سؤالا، ۶۰ هزار کیلومتر سفر کرد و با کلی متخصص و آدمایی که از افسردگی نجات پیدا کردن، حرف زد. و چیزی که فهمید، فراتر از یه مشکل شیمیایی توی مغز بود!


افسردگی فقط یه مشکل مغزی نیست!

وقتی یوهان جوون‌تر بود و حس افسردگی داشت، دکتر بهش گفت که مغزش یه مشکل شیمیایی داره و باید قرص بخوره. اونم شروع کرد به خوردن دارو. اولش حالش بهتر شد، ولی بعد دوباره همون حسای بد برگشت.

پس دوز داروها رو بیشتر کرد. بازم جواب نداد! ۱۳ سال قرص خورد، ولی همچنان حالش بد بود!

اینجا بود که فهمید: شاید کل داستان یه چیز دیگه باشه!

سبک زندگی ما، مقصر اصلی افسردگی!

تحقیقات نشون داده که خیلی از دلایل افسردگی، به سبک زندگی ما مربوطه، نه فقط مغزمون! مثلاً:

  • اگه تنها باشی، بیشتر افسرده می‌شی.
  • اگه توی کارت هیچ کنترلی نداشته باشی، احتمال افسردگی بالاتر می‌ره.
  • اگه از طبیعت دور باشی، حال داغونی پیدا می‌کنی.

حقیقت اینه که افسردگی یه مشکل شخصی نیست، بلکه یه مشکل اجتماعیه!

ما به چی نیاز داریم؟

همه می‌دونن که برای زنده موندن به آب، غذا، هوا و سرپناه نیاز داریم. ولی چیزی که خیلیا فراموش کردن اینه که ما یه سری نیازهای روانی هم داریم، مثل:

  • احساس تعلق داشتن (بدونیم که واقعاً واسه کسی مهمیم).
  • داشتن معنا و هدف توی زندگی.
  • اینکه حس کنیم یکی هست که ما رو درک کنه و ارزشمون رو بدونه.
  • اینکه امید داشته باشیم به آینده!

مشکل اینجاست که زندگی مدرن، این نیازای اساسی رو نادیده گرفته. و وقتی این چیزا رو توی زندگیمون نداشته باشیم، مغزمون خاموش می‌شه و افسردگی سراغمون میاد.

داستان یه کشاورز کامبوجی که به جای قرص، یه گاو گرفت! 🐄

حالا یه داستان واقعی برات تعریف کنم که دیدگاهتو عوض می‌کنه.

سال ۲۰۰۱، یه روانپزشک به اسم “درک سامرفیلد” به کامبوج رفت تا داروهای ضدافسردگی رو به مردم اونجا معرفی کنه. ولی دکترای کامبوجی بهش گفتن:

“ما نیازی به قرص ضدافسردگی نداریم، ما روش خودمون رو داریم!”

بعد یه داستان براش تعریف کردن:

یه کشاورز کامبوجی توی زمین برنج کار می‌کرد، اما یه روز پاهاش رفت روی مین! 💥 یکی از پاشو از دست داد، یه پای مصنوعی براش درست کردن، ولی کار کردن توی زمین‌های برنج با اون پا، هم درد داشت، هم یادآور حادثه‌ی تلخش بود.

کم‌کم افسرده شد، گریه می‌کرد، از تختش بلند نمی‌شد و هیچ امیدی نداشت.

دکترا چی کار کردن؟

به جای اینکه بهش قرص بدن، براش یه گاو خریدن!

چرا؟ چون فهمیدن مشکل این آدم، فقط یه مسئله شیمیایی توی مغزش نیست، بلکه شرایط زندگی‌ش باعث افسردگی‌ش شده.

حالا که گاو داشت، تونست یه کار جدید شروع کنه، لبنیات بفروشه و از کار توی مزارع برنج خلاص بشه. بعد از چند هفته، حالش بهتر شد. و بعد از چند ماه، دیگه افسرده نبود!

دکترا گفتن: “اون گاو، قرص ضدافسردگی واقعی بود!” 😁

ما تنهاترین نسل تاریخ بشریتیم! 😞

طبق یه تحقیق، از مردم آمریکا پرسیدن: “آیا کسی توی زندگیت هست که واقعاً بهت نزدیک باشه؟”
و ۳۹٪ گفتن: “نه، کسی رو ندارم!”

ما آدماییم، نه ربات! ما برای زندگی گروهی ساخته شدیم، ولی سیستم فعلی داره ما رو روزبه‌روز تنها‌تر می‌کنه.

یه راه‌حل ساده: "نسخه‌ی اجتماعی!"

یه دکتر توی شرق لندن، به اسم “سام اورینگتون”، یه روش جدید رو امتحان کرد.

اون اومد آدمای افسرده رو دور هم جمع کرد و گفت:
“بیاین به‌جای حرف زدن درباره افسردگی، یه کار مشترک انجام بدیم!”

گروهش تصمیم گرفتن توی یه زمین کوچیک، باغبانی کنن.

نتیجه چی شد؟

  • آدمای افسرده با هم دوست شدن.
  • وقتی یکی نمیومد، بقیه سراغش رو می‌گرفتن.
  • توی خاک کار می‌کردن و با طبیعت ارتباط گرفتن.

بعد از چند ماه، خیلی از اون‌ها که قبلاً قرص می‌خوردن، دیگه افسرده نبودن!

پس گاهی اوقات، یه باغچه، یه گروه دوستانه، یا حتی یه کار جدید، می‌تونه همون چیزی باشه که ما رو از افسردگی دربیاره. 🌱

چرا داریم اشتباه دنبال شادی می‌گردیم؟

تو دنیای امروز، بهمون یاد دادن که پول، شهرت و چیزای لوکس = شادی!

ولی یه تحقیق نشون داده که هرچی بیشتر دنبال پول و مقام باشی، احتمال افسردگی و اضطراب بیشتره!

چون در نهایت، چیزایی که واقعاً خوشحالمون می‌کنن، روابط انسانی، تجربه‌های عمیق و حس معنا توی زندگی هستن، نه تعداد لایکای اینستاگرام! 😏

تو دنیای امروز، بهمون یاد دادن که پول، شهرت و چیزای لوکس = شادی!

ولی یه تحقیق نشون داده که هرچی بیشتر دنبال پول و مقام باشی، احتمال افسردگی و اضطراب بیشتره!

چون در نهایت، چیزایی که واقعاً خوشحالمون می‌کنن، روابط انسانی، تجربه‌های عمیق و حس معنا توی زندگی هستن، نه تعداد لایکای اینستاگرام! 😏

نتیجه‌گیری: افسردگی یه اختلال نیست، یه علامته!

یوهان توی تحقیقاتش فهمید که افسردگی فقط یه مشکل مغزی نیست، بلکه یه نشونه است!

“افسردگی داره یه چیز مهم بهت می‌گه. اینکه یه چیزی توی زندگیت کمه!”

پس به جای اینکه فقط دنبال قرص باشیم، باید از خودمون بپرسیم:
آیا توی زندگیم ارتباطای قوی دارم؟
آیا کارم برام معنا داره؟
آیا وقتمو برای چیزایی که واقعاً خوشحالم می‌کنن، می‌ذارم؟

و اگه جواب این سؤالا “نه” باشه، یعنی وقتشه که یه تغییری توی زندگیمون بدیم!

شاید “گاو” توی زندگی تو هم یه چیز دیگه باشه! 😉

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها